Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فارس»
2024-04-28@14:36:51 GMT

در رسانه باید بدون انقطاع بر گزاره هویت ملی تأکید شود

تاریخ انتشار: ۲۱ آبان ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۰۷۱۳۵۳

در رسانه باید بدون انقطاع بر گزاره هویت ملی تأکید شود

فارس‌پلاس؛ دیگر رسانه‌ها - برنامه ساعت بیست و چهار و یک دقیقه در ادامه گفت و گو با دکتر علیرضا داودی (کارشناس ارشد رسانه و علوم شناختی) و دکتر معصومه نصیری (کارشناس سواد رسانه‌) به بررسی رفتارسازی شناختی پایه، سازمان رفتاری و رفتارسازی تحمل تحمیل و تحمیل پرداخت.

رسانه و تحمیل اقتدار

حسین زاده – کارشناس مجری: در برنامه گذشته به تعریفی از تحمل رسیدیم و وارد بحث تحمیل‌گری شدیم و فضایی که رسانه می‌تواند با نگاه سلبی و ایجابی بر جامعه تحمیل کند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

بحث ما آرام آرام به سمت تحمیل فضای اقتدار یا فضای اقتدارگونه پیش می‌رفت. خانم دکتر نصیری می‌خواهم که بحث‌تان را در این فضا ادامه بدهید. زمانی که صحبت از تحمیل اقتدار می‌کنیم، در گام اول رسانه چگونه می‌تواند این فضای اقتدار را ایجاد کند و در گام بعد بتواند فضا را بر جامعه هدف موجود داخل یا خارج تحمیل کند؟

نصیری: در برنامه گذشته اشاره کردیم که تحمل تحمیل در حوزه رسانه اگر با گزاره‌های دقیق ، درست و به موقع اتفاق بیفتد یعنی سویه مثبت پیدا کند، قاعدتاً تحمیل اقتدار از آن متولد شود. مثل تحریم‌ها.

در تحریم‌ها، تحملِ تحمیلی کردیم که توسط عرصه جهانی و کسانی که در این حوزه تصمیم‌گیر بودند برای کشور ما و نظام جمهوری اسلامی اتفاق افتاد اما تحمل تحریمی که برای ما ایجاد کردند باعث ایجاد تحمیل اقتدار ما شد، یا در واقع آن گزاره تحمیل اقتدار را فعال کرد. ما در حوزه‌های مختلف در برنامه‌های گذشته هم اشاره کردیم از حوزه پزشکی تا حوزه‌های فناوری تا حوزه‌های نظامی و موارد مختلفی که در حوزه علم مخصوصاً می‌توانیم به آن اشاره کنیم، تحمیل اقتدار داریم. در دنیا حرف برای گفتن داریم.

اگر رسانه سویه مثبت را پیش بگیرد و افکار عمومی را به این سمت ببرد که من حرفی برای گفتن دارم در واقع اقتداری ورود ‌پیدا کرده است و فاکتور اقتدار را در ذهن مخاطب برجسته می‌کند و به عنوان یک نقطه سبز و نقطه جدی مطرح می‌کند.

رسانه‌ای که فهم آن از اقتدار هم در ساحت رفتاری خودش و پیکره بروندادی چیزی به نام اقتدار وجود ندارد، قاعدتاً مؤلفه اقتدار در ذهن او تعریف شده نیست. وقتی وجود نداشته باشد دیگر اصلاً نمی‌توانیم از یک گزاره جدی و معناداری مثل تحمیل اقتدار برای این رسانه صحبت کنیم و در عین حال توقع داشته باشیم که در جامعه بازتولید اقتدار بکند و توانایی ایجاد رفتار داشته باشد و سازمان رفتاری‌ای ایجاد کند که برونداد آن این شود که دانشگاه من تحمیل اقتدار علمی کند. فضای پزشکی من، تحمیل اقتدار پزشکی بکند، در واقع فضاهای مختلف من بتواند این کار را بکند.

یکی از ویژگی‌ها و کارکردهای رسانه کنونی تبدیل ارزش به ضد ارزش و قالب کردن ضد ارزش به عنوان یک فاکتور حیاتی فوری و حتمی برای جامعه است. شما از رسانه‌ها چه در داخل و رسانه‌های معاند و معارض که تکلیف آنها اساساً روشن است نمی‌توان توقع داشت، که اساساً عنصر اقتدار برای حوزه افکار عمومی، برای حوزه‌های در واقع سیاست‌گذاری و حکمرانی را به آن توجه کنند. شاید اگر با این فرمت تحمل تحمیل و تحمیل اقتدار بخواهیم نگاه کنیم، بخش فراوانی از محتوای رسانه‌ای ما ضد اقتدار باشد و مخاطب را به سمت کاهش تحمل مثبت می‌برد و تحمل منفی یا آن فرایندهای منفی‌سازی ذهن مخاطب را تقویت بکند. چون آبشخور فکری مخاطب و ورودی‌های شناختی او از رسانه‌هایی است که در داخل باید مؤلفه‌ها را پررنگ کنند با انواع روش‌هایی که حالا می‌دانند و سوژه‌هایی که می‌توانند به آن بپردازند و رسانه معاند که تکلیف آن اساساً روشن است.

اقتدار، ظرفیت رفتارسازی و هویت‌سازی دارد

حسین‌زاده: زمانی که صحبت از اقتدار در جامعه می‌کنیم، اعتقاد ما بر این است که اقتدار ظرفیت رفتارسازی و هویت‌سازی دارد و از دل آن هویت، سازمان‌هایی می‌تواند شکل بگیرد و رفتارهایی ذیل آن سازمان‌ها شکل بگیرد که ما را به سمت اقتداری که ایجاد‌کننده ماست یا هدف نهایی آن اقتدار در حقیقت مدیریت، هدایت و راهبری کند. در زمینه تحمیل اقتدار، یک جامعه چگونه می‌تواند با نگاه علوم شناختی چگونه می‌تواند خودش را مقتدر بداند و این اقتدار را درونی کند و این اقتدار را عملاً با کشورهای دیگر، دوست یا دشمن به اشتراک بگذارد یا اینکه با نگاه بالا و پایین تحمیل کند و وادار کند که بتوانند این نگاه تحمیلی انقلاب اسلامی را بپذیرند.

داوودی: البته مجدداً تأکید می‌کنیم وقتی راجع به کلمه تحمیل صحبت می‌کنیم، دو سویه منفی و مثبت را با هم در نظر داریم. ما دو مفهوم با عنوان قیاس و نگاه داریم. همیشه در هر جامعه‌ای قیاس با مجاور و گذشته است، نگاه معمولاً به لحاظ منطقی باید به آینده باشد.

وجه مشترک قیاس و نگاه مفهومی تحت عنوان زمان حال است. یعنی در زمان حال به گذشته نگاه می‌کنی، گذشته را مقایسه می‌کنی و در زمان حال به آینده نگاه می‌کنی. پس مخرج مشترک گذشته و آینده حال است. یک بحث کاملاً طبیعی و عادی است. اما وقتی می‌خواهید وارد حوزه تحمل  شوید، در حوزه شناخت باید چهار فاکتور را فهمید که این چیزی که تو به آن می‌خواهی تحمل بگویی یا آن چیزی که می‌خواهی به آن بگویی اقتدار ناشی از تحمل اصلاً شکل می‌گیرد یا نمی‌گیرد و پس از آن درباره شئون و مشتقات این اقتدار صحبت کنیم.

اهمیت اعتماد مخاطب به توانمندی اقتدارآفرین

نکته اول. میزان اعتمادی که مخاطب، افکار عمومی، به توانمندی اقتدارآفرین دارد. هنوز سراغ اقتدارزایی، هنوز سراغ افتخارات ناشی از اقتدار نرفته است. چه زمانی مخاطب‌مان مطمئن و مؤمن می‌شود؟ زمانی که رسانه می‌آید می‌گوید، برد موشک ما از 500 کیلومتر 2000 کیلومتر شد. این هم موشک است که به شما گفتیم، این هم پرتاب آن است. این هم مسافتی که طی کرده است. پس اولین جایی که اتفاق می‌افتد این است که مخاطب، افکار عمومی، به درکی از آن گزاره‌ای که می‌تواند اقتدارآفرینی کند رسیده باشد و این موضوع ذهنی نیست. حتماً باید یک عینیتی داشته باشد.

رسانه و درک مخاطب از فرایند شکل‌گیری عنصر اقتدارآفرین

درک در فاز دو این است که رسانه حتماً بتواند مخاطب را به شناخت فرایند برساند. به طور مثال موشکی تولید کردیم که از 500 کیلومتر 2000 هزار کیلومتر را طی می کند. آیا این موشک از کشور دیگری خریداری شده است؟ یک درک جدا به مخاطب می دهد و اینکه شما بگویی نه، نخبه‌ها و دانشجویان کشور آن را طراحی کردند، موضوع متفاوت می شود. پس در مرحله دوم درک از فرایند شکل‌گیری عنصر اقتدارآفرین. اینجا دو مسئله خیلی مهم پیش می‌آید. یک، درک باید امکان این را بدهد که شما همزاد‌پنداری کنی. اگر نکنی آب و روغن. تو جدا، حکومت هم جدا.  نکته دوم، امکان تبدیل شدن به آن را به لحاظ ذهنی، نه عینی، پیدا کند. اگر بگوییم این موشک را دانشمندان پاکستانی آمده‌اند ساخته‌اند، مخاطب به یک درک می‌رسد اما اگر بگویی آن را دانشجویان این مملکت ساخته اند، درک دیگری به مخاطب می دهد.

نکته سوم، آن رینگ سومی که مفهوم را در واقع دربرمی‌گیرد منبعث از این نکته است که مخاطب به لحاظ ادراک از آن عنصر قدرت‌آفرین و طی این مسیر خودش را سمت برنده ماجرا ببیند. در اینجا حتماً باید شناخت گزاره انتقال و اطلاق برنده به مخاطب پس از درک عنصر و درک مسیر آن ایجاد شود.

در عملیات طوفان الاقصی نکته خیلی جالبی بود. عمدتاً مخاطب فکر می‌کرد که سمت مظلوم ماجرا است. سمت آسیب دیده و  سمت در معرض حمله سهمگین رژیم صهیونیستی قرار گرفته ماجرا است. چرا رسانه‌های ما نتوانستند این را نشان بدهند که تو طرف برنده، حق و مقتدر ماجرا هستی و این هم یک شبه حاصل نشده است. یک فرایند از جنگ 2006، 33 روزه تا رسیدیم به اینجا. کم هم هزینه ندادیم و...

پس پیروزی هستم که در ظاهر آسیب می‌بیند ولی باطناً چون پیروز هستم و پذیرفتم که این هزینه را بدهم پس من اتفاقاً اینجا اقتدار دارم.

نکته پایانی که در این قصه وجود دارد این است که چگونه بتوانید این طرف پیروز ماجرا بودن را مستمراً در ساحات دیگر تعریف کنید. فقط نظامی که نیست. سیاسی، اقتصادی، فرهنگ، هنر و... است.

لایه میانی بین همه این موارد رسانه است. رسانه چگونه می‌تواند این شناخت را به من بدهد که در یک کیس من به هر چهار گزاره بلافاصله دست پیدا کنم. باید فرد یا افراد خودشان طی مسیری را یکبار طی کرده باشند تا بتوانند اصلاً برای شما صحبت کنند.

وقتی محکوم به پیروزی باشی، تحمل سقف نخواهد داشت

آن مسیر باید طی شده باشد و این فرایند حاصل شده باشد تا نهایتاً ما به یک نتیجه برسیم. آن نتیجه چیست؟ من اول باید یاد گرفته باشم بر خودم موفقیت بلامنازع را تحمیل کرده باشم. باید به خودم تحمیل کرده باشم. "ما محکوم به پیروزی هستیم" قاعدتاً در کنار فعل محکوم شما قاعده شکست دارید. می‌گویید این محکوم به شکست است ولی وقتی برگردم بگویم من محکوم به پیروزی هستم، یعنی اساساً برای پیروز شدن خلق شده‌ام و این یک باید شیرین و تحمیل مثبت است و منی که باید پیروز شوم دیگر تحملم سقف ندارد.

هویت کنونی ما برگرفته از اقتدار ماست

نصیری: جای آن است که به این گزاره بپردازیم که مخاطبینی هم داریم که متأثر از فضای رسانه‌ای، چه در داخل و چه در خارج از کشور رسانه‌های موجود می‌گوید اصلاً چه ضرورتی دارد که من چنین تحمل تحمیلی بکنم ولو مثبت آن مثل تحریم.

 من می‌توانم یک حاکمیت و اراده‌ای باشم که بگویم من با فاکتورهای حیاتی و عناصر حیاتی دکترین خود را کنار می‌گذارم، تحمیل تو را تحمل نمی‌کنم، با تو از در سازش وارد می‌شوم و هیچ هزینه‌ای هم نمی‌دهم. به نظر من این نکته خیلی مهمی است.

وقتی از عاشورا صحبت می‌کنیم، از یک حرکت تربیتی جریان‌ساز الی الابد صحبت می‌کنیم. بله، امام حسین هم می‌توانست تحمل تحمیل نکند و هیچ اتفاقی نیفتد اما آیا تمام جریاناتی که متأثر از قیام حضرت ابا‌عبدالله بود اتفاق می‌افتاد یا حتی خود انقلاب اسلامی.

آیا این اتفاقی که الآن در یمن، در لبنان و غیره افتاده است، آیا منبعث از این تحمل تحمیل نبوده است؟ این چیزی که در ذهن مخاطب شکل می‌گیرد به عنوان نقطه تردید یا سؤال در ذهن او ایجاد می‌کند که چرا باید اساساً تو تحمل کنی و هزینه‌های سنگینی را به جامعه بار کنی، غافل از آن بعد تربیتی ماجرا و بعد جریان‌سازی آن است، که اگر من به عنوان یک انقلابی که با یک فرایند مشخص مبتنی بر گزاره‌های دقیق قرار گرفتم و پیروز شدم و حرف برای گفتن دارم، برای اینکه این را تسری بدهم باید تحملِ تحریم کنم.

حسین‌زاده: شاید اگر رسانه‌های ما می‌توانستند این اقتدار را به جامعه منتقل کنند و جامعه بداند که هویت کنونی او، برگرفته از آن اقتدار است و اگر رسانه بتواند این را منتقل کند، شاید واقعاً بسیاری از مخاطبین ما همراه شوند.

هویت ملی، به عنوان گزاره‌ای جدی باید توسط رسانه بدون انقطاع باشد

نصیری: باید هویت ملی به عنوان یک گزاره جدی توسط رسانه، مدام و بدون انقطاع باشد. وقتی گزاره‌های هویت ملی را به در واقع روش‌های مختلف تضعیف و خفیف می‌شود، حتی علیه آن اقدام کردن ارزش قلمداد می‌شود و برون‌داد آن در ذهن مخاطب ورود می‌کند، وقتی که فرد از اقتدار صحبت می‌کند و من وقتی احساس هویت کنم، برای حفظ هویت یک فرد اقتدار یک فاکتور است اما اگر فرد معکوس آن تصور شود، اصلاً به اقتدار فکر نمی کند.

نقطه مقابل اقتدار عقده‌‌رایی است

داوودی: مفهومی تحت عنوان ذهن فقیر شده داریم. در حوزه مفهومی تحت عنوان تحمل، دشمن سعی می‌کند ذهن‌ها را ورشکسته کند که شرایطش متفاوت است و خیلی زود باب تحمل خود را از دست می‌دهد. اما یک ذهن وقتی فقیر می‌شود یعنی بلد نبوده که ثروت، سرمایه‌، دارایی‌ خود را کنترل کند و به نحوی معامله نکند. ما یک ذهن سوم هم داریم. ذهن‌هایی که فقیر و ورشسکته هستند.

عامل قاعده‌ای تحت عنوان رسیدن ذهن به مرحله شناخت از اقتدار باید غنیِ سرمایه‌دار باشد. یعنی اولاً باید یک بک خیلی سنگینی از محفوظات تاریخی را داشته باشد که این مربوط به سیستم آموزش است و از آن طرف باید به شدت توانمند در بروز دادن تاریخ برای آینده‌اش باشد که این مرتبط با رسانه است.

اگر ذهن فقیر شکست‌خورده باشد اولین نکته‌ای که خودش را نشان می‌دهد عقده است. نقطه مقابل اقتدار عقده‌گرایی یا عقده گشایی است. برای همین است که بعضی وقت‌ها رسانه‌ها به مرحله فقر شکست‌خورده، ورشکسته وارد می‌شوند.

می‌دانید اولین خاصیت فقر ورشکسته چیست؟ توان، مهارت و دانش بهره‌گیری از تاریخش را ندارد. وقتی نداشته باشد این عملاً ورشکسته می‌شود. حالا چگونه فقیر است؟ قطع الیقین از عناصری استفاده می‌کند که این عناصر آدم‌های غنی بالذات نیستند. به لحاظ شناختی گره و عقده دارند. برای همین است که خیلی وقت‌ها مفاهیم عالی اقتداری پایین می‌ریزد. کیسی مثل مسیح علی‌نژاد، هم فقیر و هم ورشکسته است.

نتوانستیم از فقر و ورشکستگی ذهن ممانعت کنیم

ما برای اینکه خودمان را یکی از سرهدهای جدی حوزه مقاومت بدانیم، با داعش تن به تن ایستادیم و جنگیدیم. با آمریکا تن به تن ایستادیم جنگیدیم، کلی هم هزینه دادیم، سردار خودمان را هم دادیم. برای اینکه بگوییم رژیم صهیونیستی نباید باشد و باید محو شود، هزینه می‌دهیم، دادیم و خواهیم داد. آیا خیلی مسیح علی نژاد می تواند هزینه ای کند؟

یک ذهن زنگ زده‌ی فقیر شده‌ی ورشکسته اینجا دارای سازمان رفتاری و تشکیلاتی می‌شود. جدای از اینکه آنهایی که در این نقطه دارند به آن اقتدا می‌کنند، دیگر اینها در چه وضعیتی هستند.

چرا گزاره‌ها و نهاده‌های ما در داخل نتوانسته‌اند از این موضوع ممانعت کنند؟ فقر و ورشکستگی. وقتی ما حاضر هستیم هزینه بدهیم، پس تو هم هزینه بده. اولین نکته این است: مخاطب باید به شناختی از استانداردها در تعریف اقتدار برسد.

مخاطب باید به شناختی از استانداردها در تعریف اقتدار برسد

پس یک اصل وجود دارد. دنیا هرگاه سیلی اقتدار ما را  می‌چشد، سعی می‌کند در حوزه‌ها و ساحات دیگر شروع به زدن کند. اولین جایی که می‌زند کاهش سطح تحمل اجتماعی در داخل است. یک رابطه معکوس داریم. هر وقت در داخل یک اتفاقی می‌افتد، مطمئناً یک جای دنیا ضربه ما را نوش جان کرده است.

اگر رسانه فقیر و بحرانی باشد

حالا رسانه اینجا چه نقشی را دارد؟ به همان عرایض جلسه گذشته خود برنامه قبلی برمی‌گردیم. چه اتفاقی می‌افتد اگر رسانه فقیر باشد و خود رسانه بحرانی باشد نمی‌تواند سطح تحمل و استاندارد تحمیل مثبتی که انجام می‌دهیم را درست به نمایش بگذارند.

به همین دلیل عموم رسانه‌های ما در داخل در جنگ طوفان الاقصی به مسئله فلسطین می‌پردازند. در صورتی که باید به خسارت‌های رژیم در طوفان الاقصی بپردازید چون آن مظلومیت برای ما اقتدار ایجاد نمی‌کند. آن ضرباتی که زدیم و خسارت‌هایی که بعد از 76 سال رژیم خورده و دیگر برای آن قابل ترمیم هم نیست برای ما اقتدار را دارد.

حضرت اباالفضل جنگ‌آور بی‌بدیل زمان است. قبل از نحوه شهادت حضرت اباالفضل چه گزاره‌هایی بود که اهمیت داشت؟ عمو بودن. شب قدر حامی بودن، سقا بودن، باادب بودن، علمدار بودن و در آخر می‌گوییم اباالفضل تیر خورد. چشمان و  بازوی خود را از دست داد و...

و قبل از همه به زمان پدر ایشان حضرت علی (ع) و مدل آموزش دادن دست بسته به اباالفضل برمی‌گردیم. این یک اتمسفر درست می‌کند که می‌رسیم به جایی که وقتی می‌گویند آقا حضرت عباس مقامی دارد که به آن مقام غبطه می‌گویند این دیگر قابل درک است.

پس رسانه خاندان پیامبر به گونه‌ای عمل کرد که اباالفضل را اینگونه به تعبیر امروز ما، به ادبیات ما، اینگونه پروموت کرد که در دشت کربلا اباالفضل نرفت بجنگد. جنگ مثل جنگ تن به تن مدنظر نبود. بروز این صفات بود که اقتدار را ایجاد می‌کرد.

برای همین است شما نماد مشک و دست در دنیا دیگر به نام ایشان سند خورده است. در هیأت وقتی سینه‌زنی می‌زنی، سینه‌زنی نماد تبدیل ذهنیت به عینیت در عین اقتدار است.

در حوزه رسانه هیج استانداردی برای فهم مقتدرانه نیست

زمانی که در داخل کشور در حوزه رسانه هیج استانداردی برای فهم مقتدرانه از موضوعات نیست، پیامی که خلق می‌شود و معنایی که پشت آن قرار می‌گیرد چیست؟ آیا همه طوفان الاقصی را باید برداریم خلاصه کنیم در اینکه چند تا بچه شهید شدند؟ قطعا درست است؛ پنج هزار تا شهید کم نیست اما پنج هزار شهید در قبال نابودی 75 سال تمام تلاش دنیا است.

این اقتدار جهان اسلام است. عربستان دیگر چه کسی می‌داند که ام الفساد خیلی از موضوعات در منطقه نیست؟ ولی وقتی عربستان هم کُرنش می‌کند حالا این می‌شود اقتدار جبهه مقاومت که با همه اجزای خود، خودش را به همه دنیا غرب تحمیل کرده است. یک بخشی از دنیای غرب در همین کشور خودمان است. او تحمیل کرده است. بنابراین قدرت او کم نیست. حالا مخاطب چه معنایی را می‌خواهد پشت آن قرار بدهد؟ می‌دانید ما کجا ضعف داریم؟ ما اینجا ضعف داریم.

درکی که حضرت علی اصغر، حضرت علی اکبر، حضرت عباس، حضرت ام البنین و حضرت زینب می‌دهد. اگر حول و حوش یک مفهومی تحت عنوان حسین بن علی (ع) نباشد معنا ندارد. دال مرکزی حسین بن علی است. برای همین است، تمام اجزایی که در کربلا اتفاق افتاد، جلوه‌ای از صفات حسین بن علی است و این یعنی رسانه.

در اتقاقات غزه ما بازتولید قدرت اسرائیل بودیم

نصیری: در اتفاقات غزه ما بازتولید قدرت اسرائیل و رژیم صهیونیستی را انجام می‌دهیم، یعنی یک دوربین دارد مدام بمباران شدن غزه را نشان می‌دهد و این اتفاق خیلی ناخواسته می‌افتد و بسیار اتفاق دردناکی است. بله، اتفاق بیمارستان، همه آنچه که دارد در غزه اتفاق می‌افتد به شدت درگیرکننده عواطف هست و  نشان‌دهنده این است که ما با چه رژیمی روبه‌رو هستیم. اما نکته آن اینجا هست که من وقتی تمرکز خود را بر فقط نشان دادن مظلومیت می‌گذارم و آن بعد اتفاقی که آن طرف افتاده را نشان نمی‌دهم، یعنی دارم به قدرت آن در واقع، یک برساخت رسانه‌ای قدرت دارم که آقا هر کسی روبه‌روی اینها بایستد پنج هزار تا، شش هزار تا بیمارستان، مدرسه، با خاک یکسان شده است. دنیا، دنیای مدیریت تصویر ذهنی است.

دردناک است اما کاملا در جهت عکس حرکت می‌کنیم

ما کاملاً داریم در جهت عکس حرکت می‌کنیم. این خیلی دردناک است که می‌گوییم ولی در جهت عکس است. بله، انقدر این اتفاق در حوزه رسانه افتاده و انقدر آن مظلومیت به تصویر کشیده شده در روزهای اول همه اشک و بغض، امروز چه اتفاقی افتاده است؟ یعنی ای رژیم صهیونیستی قدرتمند و ای مردم غزه‌ای که شهید شدن برای ما دیگر عادی شده است.

حسین‌زاده: برخی‌ها روزهای اول درخواست اعزام به غزه را داشتند برای دفاع از قدس. آقایان حماس و جهاد گفتند ما چهار هزار سرباز، رزمنده، مجاهد آماده در غزه داریم که اصلاً هنوز آنها را فراخوان نکردیم. فقط به آنها گفتیم آماده باشید. ما نیازی به شما نداریم. چرا این اتفاق رقم می‌خورد؟ چون آن ضعف رسانه‌ای وجود دارد. رسانه ما می‌آید طوری بیان می‌کند که اگر کمک به اینها نکنید تمام شده است. تازه ما محورهای دیگر مقاومت را هم هنوز باز نکردیم.

رسانه و مخاطب وفاداری که نیست

نصیری: خلق قدرت از طوفان الاقصی و اتفاقی که حماس رقم زده، اتفاقی است که او نیاز دارد. ما در چند روز اول همواره این واژه اقدام غافلگیرانه امنیتی را شنیدیم اما الآن چه اتفاقی افتاده است؟ این نکته، نکته مهمی است.

باید به موضوع رسانه و مخاطب وفادار به استانداردها نیز صحبت کنیم. آنچنان که باید و شاید عنصر وفاداری مشاهده نمی شود.

جای خالی دو فاکتور ایثار و تقوا در دانشگاه!

حسین‌زاده: تحمیل اقتدار جزء با کار نرم کردن ایجاد نمی‌شود. کار نرم کردن یعنی چه؟ یعنی کار فرهنگی کردن، کار رسانه‌ای کردن. وقتی شما به عنوان متولی می‌آیید اینطوری اقتدار فرهنگی ما را لگدمال می‌کنید، چطور انتظار داشته باشیم که مردم ما به این اقتدار ببالند؟

داودی: دشمن جایی که میدان را می‌بازد قدر محاسبات خود را بر اختلال‌های شناختی‌ای ایجاد می‌کند و خطاهای محاسباتی که صورت گرفته است. آن وقت یک معنا کلاً زده می‌شود.

نصیری: آنجایی که حوزه تحمیل اقتدار را داشتیم، فکر می‌کنم این فاکتور هم از آن فاکتورهایی است که در دانشگاه تدریس نمی‌شود. بحث تقوا، معانی‌ای مثل ایثار به معنی دقیق آن جزو مواردی است که پیش‌برنده است. یعنی وقتی ما در حوزه موشکی صحبت می‌کنیم، از بچه‌هایی  و از دانشمندانی داریم صحبت می‌کنیم که همه ویژگی‌های سعی می‌کنند اخلاقی را بر کارشان و ایمان و باور به آرمان برای آنها دارای اهمیت است. همه به صورت سیستماتیک در فرایند دقیق و در پروسه‌ای که اشاره کردند انقدر همه چیز با منطق خودش دارد جلو می‌رود.

یادآور می‌شود، برنامه «ساعت بیست و چهار و یک دقیقه» با بررسی تاریخچه علوم‌شناختی و کاربردهای آن در حوزه‌های مختلف و شباهت و تفاوت‌هایی که با حوزه‌های علوم روانی دارند، به بررسی شناسه‌ها، شاخص‌ها، تاکتیک‌ها و تکنیک‌های علوم‌شناختی در حوزه سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و رسانه در فضای جنگ ترکیبی می‌پردازد. این برنامه دوشنبه‌ها و چهارشنبه‌ها ساعت ۱۶ به مدت ۶۰ دقیقه روی موج اف‌ام ردیف ۱۰۳,۵ مگاهرتز تقدیم مخاطبان فرهیخته رادیو گفت‌وگو می‌شود.

پایان پیام/ت

منبع: فارس

کلیدواژه: ساعت بیست و چهار و یک دقیقه هویت ملی چگونه می تواند برای همین حوزه رسانه طوفان الاقصی تحمیل اقتدار صحبت می کنیم افکار عمومی علوم شناختی عنوان یک تحمیل کرده تحمل تحمیل اگر رسانه ذهن مخاطب حسین زاده رسانه ای هویت ملی رسانه ها گزاره ها حوزه ها برای ما

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۰۷۱۳۵۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

اعیاد یهودی؛ بهانه‌ای برای خشونت و تشدید شهرک‌سازی صهیونیست‌ها در قدس

صهیونیست‌ها در حالی این روزها به بهانه عید یهودی «پسح» در حال هتک حرمت مسجدالاقصی هستند که مقامات محلی فلسطین تاکید کرده‌اند اعیاد یهودیان به ویژه عید پسح به مناسبتی برای خشونت علیه فلسطینی‌ها و تلاش برای تشدید شهرک‌سازی در قدس اشغالی و همچنین تغییر واقعیت مسجدالاقصی تبدیل شده است.

به گزارش ایسنا، دکتر «سعید یقین» معاون وزیر امور قدس در این باره به «العربی الجدید» اعلام کرد: «نه تاریخ باستان و نه تاریخ معاصر شاهد سوء استفاده از دین برای اعمال خشونت علیه مردمان تحت حاکمیت استعمار، مانند کاری که اسرائیل انجام می‌دهد، نبوده است. این اعیاد یهودی، اعم از مذهبی و رسمی، آسیب‌های سازمان یافته و برنامه ریزی شده‌ای به قدس به طور کلی  فلسطین وارد می‌کند.»

وی گفت: هدف از این خشونت مذهبی آرام کردن فلسطینی‌ها در قدس و پذیرش چهره یهودی برای این شهر مقدس است و اشغالگران می‌خواهند این هویت جعلی را به زور بر شهر تحمیل کنند.

یقین افزود: اسرائیل در سطح کابینه، احزاب، انجمن‌های مذهبی و شرکت‌های شهرک سازی درصدد تغییر هویت قدس به عنوان پایتخت خود است، بنابراین از اعیاد یهودیان برای حذف فلسطینی‌ها سوء استفاده می‌کند.

وی ادامه داد: برجسته‌ترین کاری که انجمن‌های شهرک سازی انجام داده‌اند، تلاش مستمر آنها برای تشدید تهاجمات به مسجدالاقصی است که تحت حمایت نیروهای اشغالگر اسرائیل انجام می‌شود. از آغاز تعطیلات عید پسح یهودیان در سه‌شنبه گذشته، حدود سه هزار شهرک نشین به صحن‌های مسجدالاقصی یورش بردند و نگهبانان مسجد مبارک الاقصی و فعالان، چندین تلاش شهرک‌نشینان را برای آوردن حیوانات به الاقصی به منظور قربانی کردن ناکام گذاشتند. پلیس رژیم اشغالگر مدعی است که تعدادی از آنها را دستگیر کرده است، اما آنچه در میدان اتفاق می‌افتد این است که نیروهای اشغالگر از شهرک نشینان محافظت می‌کنند.

«عمر الکسوانی» مدیر مسجدالاقصی نیز در این باره به العربی الجدید اعلام کرد: در ایام تعطیلات یهودیان، اشغالگران به دنبال تحمیل واقعیت‌های جدید با زور هستند و نیروهای پلیس نیز از اقدامات جنجالی و تحریک کننده آنها حمایت می‌کنند و نمازگزاران فلسطینی را مورد تعرض و ضرب و شتم قرار می‌دهند.

وی افزود: در کنار این محدودیت‌ها، نیروهای اشغالگر به ضرب و شتم، بازداشت و تبعید از مسجدالاقصی و محله قدیمی قدس همزمان با حملات شهرک‌نشینان به فلسطینی‌ها می‌پردازند.

الکسوانی ادامه داد: حملات و ضرب و شتم انجام شده توسط پلیس رژیم اشغالگر به یک اتفاق روزمره تبدیل شده است و آنها روزانه تلاش می‌کنند تا نمازگزاران و کارگران اداره اوقاف اسلامی را از مسجدالاقصی بیرون کنند. این حملات اخیراً در ایام تعطیلات اعیاد یهودی، به ویژه توسط شهرک‌نشینان افراطی که از مناسبت‌های مذهبی برای محاصره مسجدالاقصی استفاده می‌کنند، تشدید شده است.

طبق گفته الکسوانی، تخلفات شهرک نشینان به اشغال مسجدالاقصی وجه قانونی نمی‌دهد؛ چراکه آنچه در آن و آنچه در زیر آن و اطراف آن است، ملک خصوصی مسلمانان است. علی‌رغم همه تلاش‌ها برای تخلیه مسجدالاقصی و سوء استفاده از اعیاد یهودی برای تحمیل تقسیم زمانی و مکانی به آن، اما این معادله‌ای که اشغالگران روی آن شرط بندی می‌کنند با شکست مواجه می‌شود.

این مقام فلسطینی همچنین گفت: شهرک‌نشینان به دنبال تحمیل معادله «خشونت» به عنوان عنوانی برای مرحله بعدی هستند، اما اگر حمایت پلیس از آنها نباشد، نمی‌توانند آن را عملی کنند.

وی همچنین اضافه کرد: اگرچه بیم گسترش تجاوزات شهرک نشینان با تهدید به ذبح قربانی در صحن‌های مسجدالاقصی وجود دارد، اما به دلیل مقاومت فلسطینی‌ها در داخل مسجد، آنها از اجرای این تهدیدات عقب نشینی می‌کنند.

 الکسوانی همچنین می‌گوید: این اقدامات اشغالگران تنها باعث افزایش اصرار فلسطینی‌ها برای حضور در داخل مسجد الاقصی و از بین بردن نقشه‌های اشغالگران و شهرک نشینان افراطی آن می‌شود.

«عبدالسلام عواد» محقق در امور قدس و اماکن مقدس به العربی الجدید گفت: هدف واقعی اشغالگران آسیب رساندن به مسجدالاقصی و در نهایت تخریب آن به منظور برپایی «معبد کذایی» یهودیان است.

شهرک‌نشینان و انجمن‌های شهرک سازی ایده ایجاد معبد ادعایی را ترویج می‌کنند و چندین سال است که در تلاش برای تحمیل تقسیم زمانی و مکانی در مسجدالاقصی هستند.

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • هدف از تحمیل بی‌حجابی به جامعه چیست؟
  • تحمیل فراقانونی کردن سلطنت در قانون اساسی
  • اعیاد یهودی؛ بهانه‌ای برای خشونت و تشدید شهرک‌سازی صهیونیست‌ها در قدس
  • رسانه عبری: چین ارتش اسرائیل را به پهپاد مجهز می‌کند
  • رسانه‌ها در خط مقدم جهاد تبیین هستند
  • رادیو یعنی گرما صمیمیت و درک هستی
  • بدون حمایت ایران اکنون نامی از فلسطین نبود
  • خبرنگاران جنگ ترکیبی دشمن را با جهاد تبیین روشنگری کنند
  • نقشِ پُررنگ سازمان اوقاف در توجه به دانش‌بنیان‌ها
  • تأکید بر ارتقای فعالیت‌های فرهنگی در حوزه زنان و رسانه